موسیقی چهار محال و بختیاری

شعر و موسیقى در ایل بختیارى پیوند جاودانه وهمیشگى دارند، و این همه یادگار، میراث آدمیان گمنامى است که قرنها، سینه به سینه و نسل به نسل حفظ کرده‏اند.

در زبان شعر گونه بختیارى، عشق، عاطفه، مردى و مردانیگى، شجاعت، رشادت مفاهیم خاص و معتبرى دارد.

حیات موسیقى ایل قرنها، نسل به نسل از پدر به پسر در گروه توشمالان یعنى همان نوازندگان و خوانندگان محلى ادامه یافته است. توشمالان همیشه با ایل مى‏باشند و شریک غم وشادى مردم ایل هستند.

در ایل بختیارى هر طایفه وتیره‏اى تو شمال و خواننده خاص خود دارد تا در مراسم شادى و سوگوارى همراهشان باشند.

هفت لنگان به نوازندگان یا میشکال و چهار لنگان به آنان خطیر مى‏گویند.

نوازندگان مردمى هستند عاشق پیشه و شاعر که بیشتر اوقات زندگى روزانه آنان صرف ساختن ابیات، لطیفه‏ها، ضرب المثل‏ها و متل‏ها مى‏شود.

مى‏توان گفت آنان در بوجود آوردن آثار و ادبیات عامیانه سرزمین خود سهم بسزایى دارند.

زنان تو شمال در مجالس رقص اشعار و ترانه‏هاى بختیارى را مى‏خوانند و مردان هم با ابیات دلپذیر و شورانگیزى به آنان پاسخ مى‏دهند و مردم را وادار به شادى مى‏کنند.

ساز چپى که توشمالان هنگام عزادارى مى‏زنند فوق العاده تاثیر انگیز است. هر وقت غمى به دلشان راه یابد «هفت بند» مى‏زنند و ابیات غم انگیزى مى‏خوانند.

بختیاریان جز ابیات محلى خاص خود، اشعار لیلى و مجنون، یوسف و زلیخا، شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین، فلک ناز، و فایز دشستانى را با صداى گرم و هم آهنگ با ساز در دستگاههاى مختلف و مخصوص مى‏خوانند.

دستگاههایى که نوازندگان در جشنهاى عروسى مى‏نوازند مى‏توان گفت که معلوم و مشخص هستند مثلا در دستمال بازى این آهنگها اجرا مى‏گردد:

مرجنگه، مرجنگه ـ ملاروه، یه لمبه، و چند آهنگ دیگر.

در موقع بردن عروس معمولاً آهنگ حنا حنا اجرا مى‏گردد، آهنگ مخصوص بازیهاى محلى مردانه در جشن عروسى «سواربازى» و «چوب بازى» است.

موسیقى ایل فقط به وسیله ساز و کرنا نواخته مى‏شود، ولى گه گاه گروهى از نوازندگان کمانچه که ساکن شهرکرد هستند، به هنگام ییلاق سرى به ایل مى‏زنند و ساز مى‏نوازند.

از دهل و ساز و کرنا که بگذریم، موسیقى ایل را در نفس چوپان ایل به وسیله نى مى‏شنویم، نى را غالبا، به هنگام قشلاق از شهرهایى همانند شوشتر و دزفول مى‏خرند.

نى شیت یا نى کوچک و به عبارت دیگر دوزله یا نى جفته که سابقا از استخوان پاى کرکس مى‏ساختند.

ولى به علت کمى این نوع استخوان، غالبا آن را از نى مى‏سازند که وسیله چوپانان جوان مورد استفاده قرار مى‏گیرد، سابقا ساز بربط هم رایج بوده که امروز از آن اثرى باقى نمانده است.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *